بازآموزی و بازشناخت هندسه
نویسنده:
ه. س. م. کوکس تیر
مترجم:
عبدالحسین مصحفی
امتیاز دهید
هنوز توضیحاتی برای این کتاب ثبت نشده
بیشتر
آپلود شده توسط:
kazomano
1393/05/06
دیدگاههای کتاب الکترونیکی بازآموزی و بازشناخت هندسه
نه همون سه سازها منظورمه عکس روی جلد کتاب هم همون قضیه هست.نمیدونم.منظورش چیه از سه ساز/راس پایینی محل برخورد دوتا نیمسازه.[/quote]
نیم ساز هم می تونن در نظر گرفته بشن ولی اون طوری به شکل نگاه نکنید. نیم سازهای مثلث اصلی نیستن.
به دو نیم خطی که یک زاویه ی یک مثلث رو به سه قسمت مساوی تقسیم می کنند سه ساز گفته میشه ، فکر کنم تو کتاب شاریگین این اسم رو روشون گذاشته، قضیه ایی که شکلش تو جلد کتاب گذاشته شده قضیه ی مورلیه که صورت اون تو صفحه 63 اومده.
از هر راس یک مثلث دلخواه دو نبم خط رو رسم کنید که این نیم خط ها زاویه ی مثلث رو به سه قسمت برابر تقسیم می کنند. محل برخورد اونها مطابق ترتیبی که تو شکل جلد کتاب اومده یک مثلث متساوی الاضلاع رو تشکیل میده.
موفق باشید.
ممنون بابت آپلود کتاب های خوبتون.
نه همون سه سازها منظورمه عکس روی جلد کتاب هم همون قضیه هست.[/quote]نمیدونم.منظورش چیه از سه ساز/راس پایینی محل برخورد دوتا نیمسازه.
نه همون سه سازها منظورمه عکس روی جلد کتاب هم همون قضیه هست.
وقتی آدم با قضیه ای مثل یکی از قضایای این کتاب که درباره تشکیل مثلث متساوی الاضلاع در اثر رسم سه ساز های زاویه های یک مثلث هستش مواجه میشه خیلی شگفت آوره. لااقل برای من که این طور بود!
بیان کتاب هم خیلی خوب و زیباست.
کاش نسل های جدید که اغلب دچار مشغله ها و سرگرمی های بیهوده ای هستن با ریاضی آشتی داده بشن و به سوی اون رو بیارن. الان که سنم بالا رفته و دچار روزمرگی های زندگی شدم می بینم واقعا تو این سال ها برام هیچ سرگرمی ای بهتر از حل مسائل ریاضی که گاهی تا 6 ماهم طول می کشید نبود کسی که برای حل مسئله زحمت می کشه فقط معنی لذت حل اون رو می فهمه که البته این خودش هم با نوعی رشد فکری و قوه ادراک همراهه چیزی که تو سرگرمی های نسل امروز اصلا دیده نمیشه.
یک کشتی به سوی دریا در شرف حرکت است . بار آن پشم است و ظرفیت خالص آن 200 تن می باشد . بندری که از آن می خواهد حرکت کند بوستون است و مقصد آن لوهاورنی می باشد . باد از سمت شرق ، شمال شرقی می وزد و ماه می می باشد . سن کاپیتان کشتی چقدر است؟
( کسی که هندسه اقلیدسی ( پایه علوم هنسی) را تحقیر می کند، همانند شخصی است که در برگشتِ از کشورهای دور دست، میهن خویش
را ناچیز می شمارد، فوردر )
،،،،
منحنی قد من، تابع گیسوی توست، ... خط مجانب بر آن سلسله ی موی توست
من عدد صفرم و سیصد و شصتم تویی، ... چرخش گیسوی تو دایره ی زندگی ست
تا شده از دوریت قامت خط های راست، ... خط عمودم بخوان! زاویه ام سوی توست
آینه در آینه بین تا ابدیت شوی، ... پیش نگاهم نشین! آینه ام روی توست
آخر این جاده را خط مورب کشید، ... آن که صفای دلش هروله ی کوی توست
باز قلم جان گرفت، دفتر دل خط خطی، ... حادثه ی شعر من حاصل جادوی توست